به گزارش راهبرد معاصر؛ عبدالناصر همتی در یادداشت اینستاگرامی خود با لحنی مدافعانه در رابطه با لوایح مرتبط با FATF نوشته است: «یقین دارم اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، حتما حساسیت موضوع و ضرورت تداوم مناسبات بانکی و پولی در شرایط تحریم را در نظر می گیرند. بپذیریم که بانک مرکزی، در حدی که در این شرایط بسیار سخت و حساس، تکلیف دارد حقی هم در تصمیمسازی داشته باشد.» در عین حال رسانه های طرفدار دولت در حال القای این مسئله هستند که نرخ ارز به شدت متاثر از این مسئله است. در این زمینه روزنامه ابتکار مینویسد: «این مسائل در حالی مطرح میشود که باز هم قیمت دلار از پس نوسان شدید قیمتها در روزهای گذشته بار دیگر در روز دوشنبه با افزایش روبهرو شد. هنگامی که از فعالان در این بازار درخصوص چرایی افزایش دوباره دلار سوال میشود، بسیاری از آنها میگویند که این افزایش به دلیل شایعات مطرح شده درخصوص قرار گرفتن ایران در لیست سیاه FATF بوده، هرچند که این خبر تکذیب شده اما تاثیر جو روانی ناشی از این شایعه در بازار اثر خود را گذاشت و عدهای به دنبال به راه افتادن این جو سعی در افزایش بیشتر نرخ ارز داشتند.» با این حال گزاره های قوی تری وجود دارد که اثرات FATF بر بازار ارز در طی روزهای اخیر را تنها روانی و خواسته سودجویان میتوان تلقی کرد، روزنامه ابتکار در همین زمینه اعتراف میکند که «بسیاری از افراد برای جلوگیری از افت بیشتر قیمت دلار و مانع شدن از دادن ضرر بیشتر، سوار بر موج شایعات میشوند و تمام تلاش خود را به کار میگیرند تا با به وجود آوردن شرایط خاص بیشترین بهره را از وضعیت پیش آمده ببرند.»
نرخ ارز چگونه تعیین میشود؟
پیشتر در یادداشتی(https://b2n.ir/271331 ) به 22 عامل تعیین کننده نرخ ارز اشاره شد، سوال اساسی این است که ربط و نسبت سازوکار FATF با نرخ ارز چیست؟ پاسخ سوال اینجاست که سازوکار FATF از این جهت یک سازمان بین الدولی است که یک سری استانداردها را در زمینه های پولشویی اعلام میکند، مشروعیت این استانداردها صرفا از این جهت معتبر است که مورد توافق داخلی چندین کشور قرار گرفته است، با اعمال لیست سیاه بانکها و موسسات مالی و اعتباری مهم دنیا، در برخورد با بانکها و شرکتهای آن کشور، نهایت احتیاط را به خرج میدهند و گاه به همین دلیل از برقراری روابط با آنها خودداری میکنند. این مسئله از جنبه ارزی به این معناست که ممکن است دریچه های ارزی ایران کمی با مشکل روبرو شوند، ولی واقعیت این است که هم اکنون به دلیل تحریم های شدید وزارت خزانه داری آمریکا اضافه شدن فشارهای FATF عملا فشار اضافه تری را به ما القا نمیکند، از طرفی عملا نظام ارزی ما هم اکنون به وسیله برخی دریچه های ارزی عمان و افغانستان و عراق امور ارزی را تسویه میکنیم و مشکلاتی از این حیث برای کشور وجود ندارد. دکتر مجید شاکری متخصص مسائل ارزی در این زمینه میگوید: « قطعا جنس انتقالات مالی با همسایگان به صورتی است که در صورت بسته های اقدام متقابل سازوکار FATF شدن یا نشدن ما عملا تغییری در آن ایجاد نمی شود؛ به این معنا که سیستم برپا دارنده و گارانتی های آن اساسا ارتباطی به این موضوع ندارد؛ «مثلا کشور امارات هرگز تحت هیچ فشاری بیشتر از آنچه در فروردین 98 رخ داد انجام نمی دهد؛ پس به لحاظ فنی به هیچ وجه نمی توان گفت اگر دچار بسته های اقدام متقابل سازوکار FATF بشویم اثر فنی بر روی نرخ ارز می گذارد مگر اینکه به لحاظ انتظارات و به هم زدن جو رسانه ای بزرگ نمایی شود» در غیر این صورت اتفاق خاصی به دنبال نخواهد داشت؛ حتی به بهانه آن هم اتفاق خاصی نمی افتد.»
اقدامات FATF هم اکنون هم اجرایی است
بیانیه اکتبر پلنری FATF با تهدید ایران به این مورد اشاره کرده است که در صورت عدم الحاق ایران در ظرف زمانی چهار ماهه به CFTو پالرمو اعمال کلیت بسته های اقدام متقابل سازوکار FATF برای ایران حتمی است. در واقع نیمه بسته های اقدام متقابل سازوکار FATF که در حال حاضر اعمال نشده بعد از این مدت لازم الاجراست؛ چرا که در حال حاضر چهار بند بسته های اقدام متقابل سازوکار FATF اعمال شده است. بند a از همان ابتدا اعمال شده است؛ یعنی از نقطه تعلیق بند a b h هم تا به امروز بر ما اعمال شده است. این بندها عبارتند از:
FATF در وزن وقایع
پیشتر در این رابطه با اثر اصلی FATF بر اقتصاد دکتر مجید شاکری در گفتگو با راهبرد معاصر گفته بود[1]: «بارها عرض کردم که نقطه اشتراک اصلی مابین موافقین و مخالفین تاثیر برنامه اقدام در FATF که هر دو طرف قائل به آن هستند هزینه های قطعی تصویب آن است و آگاهی نسبت به تبعات احتمالی و اینکه هزینه های قطعی آن چقدر است و شانس دستاوردهای احتمالی تا چه میزان خواهد بود؟ طرفداران یا مخالفان تسریع تکمیل برنامه اقدام FATF ویژه ایران به نکاتی توجه دارند از جمله اینکه در این چارچوب پژوهشگرانی معتقدند سه مشکل اصلی بر سر راه تعامل نظام بانکی ایران با جهان وجود دارد؛ تحریم های آمریکا، FATF و ترازنامه سیستم بانکی. حل هر یک از این مشکلات به صورت موضعی باید مورد بررسی قرار بگیرد. این دیدگاه می تواند درست باشد. ما باید بپذیریم که این سه موضوع هم پوشان هستند ثانیا دارای اوزان یکسانی نیستند به این معنا که نود درصد مشکلات ناشی از تحریم آمریکاست به این معنا که ده درصد باقیمانده مربوط به موضوع FATF و ترازنامه و سیستم بانکی است. «این باعث می شود وقتی دستاوردهای احتمالی FATF را محاسبه کنیم متوجه می شویم که تاثیر چندانی در این روند به جای نمی گذار»؛ بنابراین باز هم می بینیم موضوع به سنگینی تبعات عدم پذیرش FATF نیست؛ یعنی به این معنا نیست که بگوییم اگر FATF تصویب شود فضایی باز شده است چرا که این موان مانند سه صافی در کنار هم هستند و کوچکترین سوراخ آن؛ سوراخ های مربوط به تحریم های امریکاست فارغ از اینکه شما با دو صافی دیگر چه خواهید کرد؟